یتیم گرسنهای که خواستار یک کاسه سوپ بیشتر است.
پیردختری که در لباس عروسی پوشیدهاش تکیدهتر میشود.
خسیس سنگدلی که روح کریسمس گذشته دنبالش میکند.
پس از گذشت یک قرن از مرگ دیکنز، این شخصیتهای آثارش هنوز مشهور ماندهاند، بهقدری مجموعه آثارش تکاندهنده بود که منجر به خلق سبک خاص خود شد، ولی کدام ویژگی آثار دیکنز آنها را متمایز کرده است؟
تخیل دیکنز مملو از اتفاقات پیشبینیناپذیر است، با چیدمانهای ناشاد، پیچشهای داستانی و راز و رمزها. این ویژگیها باعث شد که آثار او بیشتر خوانده شود.
دیکنز بهویژه به خاطر شوخطبعی که در شخصیتهای عجیب و رویدادهای هزلی گنجانده بود محبوب شد،
شخصیتهایش نمایانگر کامل پوچی مطلق رفتارهای انسانی هستند و نامهای آنها اغلب خصلتها یا موقعیت اجتماعیشان را نشان میدهد.
دیکنز این شخصیتهای رنگارنگ را در برابر موقعیتهای اجتماعی بغرنج قرار میدهد و به این ترتیب جامعهی زمان خود را دست میانداخت.
شاید زندان، یتیمخانه و خیابانهای شلوغ برای داستاننویسی ترسناک باشد اما اجازه دادند دیکنز نشان دهد نامرئیترین مردم جامعهاش چطور زندگی میکنند.
این داستانها اغلب زندگی دوران ویکتوریایی که کثیف، فاسد و بیرحم بود، نشان میدهد.
دیکنز عصر خود را زمان رنگ باختن سنت هم میدید
لندن با الگوی جدید صنعت، تجارت و تحرک اجتماعی به گهوارهی دنیای مدرن تبدیل میشد.
دیکنز معمولاً پایان مشخصی برای رمانهایش انتخاب میکرد.
چارلز جان هوفام دیکنز برجستهترین رماننویس انگلیسی عصر ویکتوریا و یک فعال اجتماعی توانمند در ۷ فوریه ۱۸۱۲ متولد شد و در ۹ ژوئن ۱۸۷۰ درگذشت.
(از ترجمهی نیلوفر ایرانی)